General information about agricultural farm
فلسفهی وجودی مدیریت فارم
مدیریت فارم یک بخش عمدهی علوم اقتصادی شناخته میشود؛ اگر عوامل تولید به گونه فراوان در یک فارم موجود باشد و همه امکانات نیز مهیا باشد؛ ولی دهقان نتواند در عرصهی استفاده و مشخص نمودن این عوامل از مهارتهای مدیریت مستفید شود؛ پس طوری که لازم است از مزرعه خود استفاده نخواهد کرد باعث بهبود وضعیت اقتصادی خانواده و جامعه خود نیز نخواهد شد. در یک فارم معمولا تعمیرها، ماشینآلات، وسایل مربوط به تراکتور، ذخیره خانهها، محلهای مخصوص برای پرورش حیوانات و عوامل مختلف تولید موجود میباشد. نوعیت و مقدار این وسایل و عوامل تولید بر اساس اندازه هر فارم، نوعیت تولید محصولات و اهداف دهقان فرق میکند؛ طور مثال وسایل و عوامل تولید که در یک فارم پرورش مرغ به آن نیاز میباشد، موجودیت آن در مزرعه کچالو ضرور نمیباشد.
تعریف فارم
فارم ساحه است که در آن به هدف تولید محصولات نباتی و حیوانی؛ نباتات کشت شده و حیوانات پرورش مییابند. اشخاص که مصروف کار در یک فارم میباشند امکان دارد مالکان فارم و یا اشخاص استخدام شده باشند. آنها اشخاصی به نام دهاقین و یا کارمندان فارم یاد میگردند.
به عبارت دیگر فارم عبارت از مکانی است که در آنجا زمینهای زراعتی، حیوانات مختلف، نباتات، تعمیرهای مربوط به فارم، ماشینآلات، سامان آلات، کارمندان و کارگران و خانواده دهقان وجود داشته و دهقان و خانوادهاش مشغول زندگی و کار و بار خویش میباشند. فارم میتواند برای تولید محصول مشخص شده باشد؛ طور مثال: برای تولید تخم مرغ یا ممکن برای تولید سایر محصولات از قبیل تخم مرغ، لبنیات، انواع میوهها و سبزیها، غلهباب و غیره مشخص شده باشد. فارم طوری به شکل یک سیستم فعالیت میکند که هم بخشهای داخلی فارم با هم رابطه داشته باشند و هم در خارج از فارم با افراد و نهادهای مختلف در تماس باشند.
روابط داخلی فارم
فارم مجموعهی از فعالیتهای مختلف بوده که یک فعالیت وابستهی فعالیت دیگر میباشد؛ طور مثال یک دهقان در فارم خود جواری و گندم کشت مینماید در کنار آن گاو و مرغ را نیز نگهداری میکند تا از تولیدات آنها شیر و تخم مرغ نیز استفاده نماید؛ دهقان یک مقداری از محصول یا علوفهیی دریافت شده جواری و گندم را برای تغذیه گاوها و مرغهای خود به طور جداگانه مشخص مینماید که به این ترتیب تولید یک بخش عامل تولید بخش دیگر میشود. دهقان کارگان خود را در بخشهای مختلف فارم استخدام میکند؛ همچنان محصولات مختلف دریافت شده از فارم خود را برای مصارف خانواده خود ذخیره کرده در وقت نیاز از آن استفاده مینماید، پس میتوان گفت که فعالیتهای بخشهای مختلف فارم با یکدیگر مرتبط بوده، تولید یک بخش، عامل تولید بخش دیگر میباشد.
روابط خارجی فارم
باوجود اینکه بخشها و فعالیتهای مختلف در داخل فارم به عنوان یک سیستم فارم با هم رابطه دارند؛ به صورت عموم فارم و دهقان نیز با محیط و چهار اطرف خود رابطه میداشته باشد و دهقان بدون این رابطه نمیتواند فعالیتهایی را که به او ارتباط دارد به نحو بهتر ادامه دهد. این روابط در شکل ذیل توضیح شده است.
در شکل فوق به وضاحت دیده میشود که دهقان برای انجام دادن فعالیت خود در فارم با افراد و منابع؛ نهادهای مختلف اطراف خود همواره در تماس و ارتباط میباشد. دهقان بیشتر با مارکیت رابطه دارد و اگر در این مورد بیشتر وضاحت دهیم؛ فارم حیثیت یک سیستم را داشته که تمامی بخشهای آن هم در داخل با همدیگر وابسته است و هم در خارج از فارم با ادارات، نهادها، مارکیت و افراد رابطه دارد؛ طور مثال دهقان از بخشهای مختلف بازار سایر عوامل تولید از قبیل زمین، کارگر، کودهای کیمیاوی، تخمهای اصلاح شده، سامانآلات، مواد غذایی حیوانات و غیره را دریافت مینماید. از سوی دیگر دهقان تولیدات و محصولات مختلف مزرعه خود را که عبارت از میوه، سبزی، تخم مرغ، گل، شیر، غله، عسل و غیره می باشد به بازرا عرضه مینماید؛ همچنان در صورت نیاز به بانکها و نهادهای مالی مراجعه کرده و از آنها قرضه میگیرد و در بعضی اوقات پول را نیز جهت پس انداز در آنجا نگه میدارد.
عوامل تولید در فارم
عوامل و منابع مختلف؛ مانند: زمین، حیوانات، کارگران، تخمهای اصلاح شده، کودهای کیمیاوی و حیوانی، مواد غذایی حیوانات، واکسینها، ادویه کیمیاوی ضد آفات، ماشین آلات، سامانآلات و غیره برای تولید محصولات نباتی و حیوانی مورد استفاده قرار داده میشود؛ سپس پروسه تولید ایجاد و در نتیجه آن محصولات به دست میآید. دهقان عوامل تولید را از منابع مخلف مهیا میکند و به کمک مهارتهای مدیریت برای تولید مشخص نموده ترتیب میدهد.
اهداف فارم
مدیر فارم از مزرعه خود توقعات و خواستههای دارد و به همین دلیل زحمت کشیده، تلاش زیاد میکند تا برخی از خواستههایش برآورده شود که این تلاشها به نام اهداف فارم شناخته میشود که در زیر به آنها اشاره میگردد:
- امنیت غذایی؛
- به دست آوردن مفاد زیاد؛
- کاهش خطر؛
- به دست آوردن رضایت؛
- افزایش محصول یک نبات خاص؛
- افزایش تعداد حیوانات؛
- بهبود وضعیت خاک مزرعه؛
- بهبود کیفیت محصولات؛
اهداف فارم که به اساس وقت دسته بندی میشود
الف: اهداف کوتاه مدت
اهدافی اند که در مدت کم بدست میآیند مانند تنظیم فعالیتهای زورمره فارم؛ بعضی مثالهای آن عبارت اند از: قلبه کردن زمین، کشت نباتات، خیشاوه کردن، آبیاری، کود دهی، به دست آوردن حاصل و ذخیره کردن، خدمات وترنری، تغذیه حیوانات، القاح مصنوعی برای حیوانات و غیره.
ب: اهداف میان مدت
عبارت از اهدافی اند که در مدت یک سال به دست میآید مانند تنظیم فعالیتهای سالانه که: ترتیب پلان کشت نباتات، تصمیم گیری در مورد استخدام کارگران در فارم و تصمیم گیری در مورد حیوانات و کشت ورایتیهای جدید نباتات مثالهای خوبی این نوع اهداف به حساب میروند.
ج: اهداف دراز مدت
عبارت از اهدافی اند که برای مدت طولانی بدست میآید؛ طور مثال: تصمیم گیری در مورد اینکه آیا اندازه یا مساحت فارم به اساس اجاره کردن یا خریدن زمین بیشتر است یا خیر؟ آیا در بخشی از فارم ساختمان اعمار گردد یا خیر؟ آیا ماشین آلات و سامان آلات جدید برای فارم خریداری شود یا خیر؟
جوانب ذیدخل در فارم
مدیر فارم در اطراف مزرعه خود با جوانب مختلف شامل در فارم در تماس میباشد. او میتواند در اوقات تماس با جوانب دخیل از مهارتهای افهام و تفهیم به صورت درست استفاده نماید. جوانب ذیدخل در فارم قرار زیر لست شده است:
- مالکان مزارع دیگر؛
- شرکای فارم؛
- مصرف کنندهگان؛
- کارگران فارم؛
- ادارات دولتی (دفتر محلی ترویج، ریاست زراعت، وزارت زراعت و مالداری)؛
- ادارات تمویل؛
- نهادهای دهاقین (گروپهای دهاقین، انجمنها، کوپراتیفهای زراعتی)؛
- شوراهای محلی (شوراهای انکشافی روستایی، جوامع مدنی)؛
- تهیه کنندهگان عوامل تولید فارم؛
- بانکها و موسسات مالی که دهقان از آن قرضه میگیرد یا پول خود را در آنجا پس انداز مینماید.
محمدنذیر نصرت
مدیر عمومی فارم پوهنحی زراعت موسسه تحصیلات عالی غور